جعبه لایتنر
روش لایتنر
روش لایتنر که معمولا برای حفظ لغات انگلیسی به کار میرود، روشی است که سباستین لایتنر پس از سالها تحقیق روی حافظه انسان اختراع کرد
اگر انسان یک مطلب را حفظ کند بعد از مدتی کم کم قسمت های از آن را فراموش میکند
هرچقدر زمان بیشتری بگذرد مقدار بیشتری از آن مطلب فراموش میشود
به همین خاطر نیاز به مرور هست تا آموخته های شما به حافظه بلندمدت منتقل شوند
روش لایتنر با کمترین تعداد تکرار، اطلاعات را از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت منتقل میکند
شما در حالت عادی اگر بخواهید چیزی را حفظ کنید ممکن است کمتر یا بیشتر از میزان مورد نیاز آن را تکرار کنید، چون دقیقا نمیدانید چقدر تکرار برای هر نوع مطلب نیاز است؟
اما لایتنر به طور اتوماتیک تعداد تکرار را تنظیم و بهینه میکند
توجه داشته باشید که این روش فقط برای حفظ کردن استفاده میشود و برای مطالب مفهومی توصیه نمیشود
آموزش روش لایتنر
شما ابتدا هرچیزی که میخواهید به خاطر بسپارید مثل لغات جدید را روی یک برگ کاغذ می نویسید و در پشت برگه ترجمه آن را می نویسید.
این برگه ها را در خانه اول جعبه قرار میدهید
شما میتوانید هر تعداد برگه که دلتان میخواهد پرکنید اما تا جایی که همه آنها در خانه اول جعبه جا بشوند
یعنی وقتی خانه اول پر شد شما دیگر نباید برگه جدیدی اضافه کنید
میتوانید هر روز تعدادی برگه اضافه کنید یا بعضی روزها هیچ برگه ای اضافه نکنید
اگر خانه اول پر از برگه نشده باشد اشکالی ندارد و با هر تعداد برگه میتوانید تمرین را شروع کنید
خب پس تا اینجا قرار شد تعدادی برگه در خانه اول قرار بدهید حداکثر به تعدادی که داخل آن جا بشوند
شما هر روز برگه های خانه اول را مرور میکنید و سوال یا کلمه را از خود میپرسید
اگر پاسخ را میدانستید برگه را به خانه دوم منتقل کنید
اگر پاسخ را نمیدانستید ، پاسخ را مرور کنید و دوباره در خانه اول قرار بدهید
حافظه انسان چگونه کار میکند ؟
حافظه انسان: چگونه خاطرات را می سازیم، به یاد می آوریم و فراموش می کنیم
حافظه انسان در بسیاری از قسمت های مغز به طور همزمان اتفاق می افتد و برخی از انواع خاطرات طولانی تر از بقیه باقی می مانند
از لحظه ای که به دنیا می آییم، مغز ما توسط حجم عظیمی از اطلاعات درباره خود و دنیای اطرافمان بمباران می شود. بنابراین، چگونه به همه چیزهایی که آموخته ایم و تجربه کرده ایم، پایبند باشیم؟ خاطرات.
انسان ها انواع مختلفی از خاطرات را برای مدت زمان متفاوت حفظ می کنند. خاطرات کوتاه مدت از چند ثانیه تا چند ساعت دوام دارند، در حالی که خاطرات بلند مدت سال ها باقی می مانند. ما همچنین یک حافظه فعال داریم که به ما امکان می دهد با تکرار آن چیزی را برای مدت محدودی در ذهن خود نگه داریم. هر زمان که شماره تلفنی را بارها و بارها به خود می گویید تا آن را به خاطر بسپارید، از حافظه کاری خود استفاده می کنید.
یکی دیگر از راههای دستهبندی خاطرات، موضوع خود خاطره است و اینکه آیا آگاهانه از آن آگاه هستید یا خیر. حافظه اظهاری که حافظه آشکار نیز نامیده می شود، شامل انواع خاطراتی است که شما آگاهانه تجربه می کنید. برخی از این خاطرات حقایق یا "دانش مشترک" هستند: چیزهایی مانند پایتخت پرتغال (لیسبون)، یا تعداد کارتهای موجود در یک دسته استاندارد از کارتهای بازی (52). موارد دیگر شامل رویدادهای گذشته ای است که شما تجربه کرده اید، مانند تولد کودکی.
حافظه غیراعلامی که به آن حافظه ضمنی نیز می گویند، به طور ناخودآگاه ایجاد می شود. اینها شامل خاطرات رویه ای است که بدن شما از آنها برای به خاطر سپردن مهارت هایی که آموخته اید استفاده می کند. ساز می نوازی یا دوچرخه سواری؟ اینها خاطرات رویه ای شما در محل کار هستند. خاطرات غیر اعلامی همچنین میتوانند واکنشهای غیرقابل فکر بدن شما را شکل دهند، مانند ترشح بزاق با دیدن غذای مورد علاقهتان یا تنش هنگام دیدن چیزی که از آن میترسید
حافظه شما تحت استرس
به طور کلی، خاطرات اظهاری راحت تر از خاطرات غیراعلامی شکل می گیرند. به خاطر سپردن سرمایه یک کشور زمان کمتری نسبت به یادگیری نواختن ویولن نیاز دارد. اما خاطرات غیراظهاری راحتتر باقی میمانند. وقتی دوچرخه سواری را یاد گرفتید، احتمالاً فراموش نمی کنید
انواع فراموشی
برای درک اینکه چگونه چیزها را به یاد می آوریم، مطالعه چگونگی فراموشی بسیار مفید است - به همین دلیل است که دانشمندان علوم اعصاب فراموشی، از دست دادن خاطرات یا توانایی یادگیری را مطالعه می کنند. فراموشی معمولاً نتیجه نوعی ضربه به مغز است، مانند ضربه به سر، سکته مغزی، تومور مغزی یا اعتیاد مزمن به الکل.
دو نوع اصلی فراموشی وجود دارد. اولین، فراموشی رتروگراد، زمانی اتفاق می افتد که چیزهایی را که قبل از ضربه مغزی می دانستید فراموش می کنید. فراموشی انتروگراد زمانی است که ضربه مغزی توانایی فرد برای ایجاد خاطرات جدید را محدود یا متوقف می کند.
مشهورترین مطالعه موردی فراموشی انتروگراد، هنری مولایسون است که در سال 1953 بخشهایی از مغزش را به عنوان آخرین درمان برای تشنجهای شدید برداشتند. در حالی که مولایسون - زمانی که او زنده بود با نام H.M. شناخته می شد - بیشتر دوران کودکی خود را به یاد می آورد، نتوانست خاطرات توضیحی جدیدی را شکل دهد. افرادی که دههها با او کار میکردند، مجبور بودند با هر بازدیدی دوباره خودشان را معرفی کنند.
با مطالعه افرادی مانند H.M و همچنین حیوانات با انواع آسیب های مغزی، دانشمندان می توانند مکان و نحوه شکل گیری انواع مختلف خاطرات در مغز را ردیابی کنند. به نظر میرسد که خاطرات کوتاهمدت و بلندمدت دقیقاً به یک شکل شکل نمیگیرند، خاطرات اظهاری و رویهای نیز شکل نمیگیرند.
هیچ مکانی در مغز وجود ندارد که تمام خاطرات شما را در خود نگه دارد. نواحی مختلف مغز انواع مختلفی از خاطرات را تشکیل میدهند و ذخیره میکنند و ممکن است فرآیندهای متفاوتی برای هر کدام در جریان باشد. به عنوان مثال، پاسخ های احساسی مانند ترس در ناحیه ای از مغز به نام آمیگدال قرار دارند. خاطرات مهارت هایی که آموخته اید با ناحیه دیگری به نام جسم مخطط مرتبط است. ناحیه ای به نام هیپوکامپ برای تشکیل، حفظ و یادآوری خاطرات بیانی بسیار مهم است. لوب های تمپورال، نواحی مغزی که H.M. تا حدی مفقود شده بود و نقش مهمی در شکل گیری و یادآوری خاطرات داشت
نحوه شکل گیری، ذخیره و یادآوری خاطرات
از دهه 1940 دانشمندان حدس میزدند که خاطرات در گروههایی از نورونها یا سلولهای عصبی به نام مجموعههای سلولی نگهداری میشوند. آن سلول های به هم پیوسته در پاسخ به یک محرک خاص، چه صورت دوست شما یا بوی نان تازه پخته شده، به صورت گروهی شلیک می کنند. هر چه نورون ها بیشتر با هم شلیک کنند، اتصالات متقابل سلول ها بیشتر تقویت می شود. به این ترتیب، هنگامی که یک محرک آینده سلول ها را تحریک می کند، به احتمال زیاد کل مجموعه شلیک می شود. فعالیت جمعی اعصاب آنچه را که ما به عنوان خاطره تجربه می کنیم رونویسی می کند. دانشمندان هنوز در حال کار بر روی جزئیات نحوه عملکرد آن هستند.
برای اینکه یک حافظه کوتاه مدت به یک حافظه بلند مدت تبدیل شود، باید برای ذخیره سازی طولانی مدت آن را تقویت کرد، فرآیندی که به آن تثبیت حافظه می گویند. تصور می شود که یکپارچگی با چندین فرآیند انجام می شود. یکی به نام تقویت طولانی مدت، شامل اعصاب فردی است که خود را تغییر می دهند تا رشد کنند و با اعصاب خود به طور متفاوت صحبت کنند